سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سکـوتـــ شبـانـه"

 

از نگاهت خواندم که چقدر دوستم داری  ...


اشک از چشمانم ریخت و از چشمان خیسم فهمیدی که عاشقت هستم ...


حس کن آنچه در دلم میگذرد ...


دلم مثل دلهای دیگر نیست که دلی را بشکند!


تو که باشی چرا دیگر به چشمهای دیگران نگاه کنم ...


تو که مال من باشی چرا بخواهم از تو دل بکنم!


وقتی محبتهایت ، آن عشق بی پایانت به من زندگی میدهد ...


چرا بخواهم زندگی ام را جز تو با کسی دیگر قسمت کنم ، چرا بخواهم قلبم را شلوغ کنم؟


همین که تو در قلبمی ، انگار یک دنیای عاشقانه در قلبم برپاست ، عشقت در قلبم بی انتهاست !


همین که تو در قلبمی بی نیازم از همه کس ، تو را میخواهم و یک کلام فقط تو را ، همین و بس!


دلم بسته به دلت ، هیچ راهی ندارد حتی اگر مرگ بخواهد مرا جدا کند از قلبت !


دیگر تمام شد ، تو در من حک شده ای، ای جان من ،تو همه چیز من شده ای!


از نگاهت خواندم که مرا میخواهی ...


از آن نگاه شد که در قلب مهربانت گم شدم ...


تا خواستم خودم را پیدا کنم اسیر شدم ، تا خواستم فرار کنم ، عاشقت شدم!


از نگاهت خواندم تو همانی که من میخواهم ...


آنقدر پیش خود گفتم میخواهت ، که آخر سر تو شدی مال من ، شدی یار و عشق بی پایان من!


از نگاهت خواندم ، چند سطر از شعر زندگی را …


نگاهم کردی و خواندی آنچه چشمانم مرا دیوانه کرده است ...


و آخر فهمیدی که قلبم تو را انتخاب کرده است!


چه انتخاب زیبایی بود ، از همان اول هم دلم به دنبال یکی مثل تو بود ...


و اینک پیدا کرده ام تو را ، تویی که دیگر مثل و مانندی نداری ...


 در قلبت جز من ، جایی برای کسی نداری...

دوست دارم حمزه ...


نوشته شده در یکشنبه 91/8/21ساعت 8:32 عصر توسط "ســاره" نظرات ( ) |


Design By : Pichak